فرصت محدود تبلیغات در دیوار با یکتانت: فقط تا ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ 💥

بهترین روش های بودجه بندی تبلیغات در سال ۲۰۲۲

رشد کسب‌وکار اینترنتی | نیکان حیدری | تاریخ بروزرسانی : ۱ بهمن ۱۴۰۱

بهترین روش های بودجه بندی تبلیغات در سال ۲۰۲۲

صحبت‌کردن دربارهٔ اهمیت تبلیغات تلف‌کردن وقت است؛ ولی یک چیز این وسط همیشه نادیده گرفته می‌شود:

بودجه بندی تبلیغات و مدیریت هزینه‌ها!

نه آن‌قدر باید بی‌رویه خرج کنیم که یک چیز هم از جیب بدهیم و نه آن‌قدر کم که تبلیغات ما دیده نشوند.

البته اینکه چقدر هزینه کنیم هم یک مسئله است و مسئله دیگر هم این است که برای هر بخش تبلیغات چقدر کنار بگذاریم.

با توجه به این مسائل، تصمیم گرفتیم مقالهٔ امروز را به این موضوع اختصاص دهیم که چطور بودجه تبلیغاتی تعیین کنیم؟ تا آخر با ما همراه باشید تا صفر تا صد قضیه را یاد بگیرید!

 

منظور از بودجه بندی تبلیغات چیست؟

اجازه دهید یک پاسخ خیلی ساده برای این سؤال ارائه کنیم:

بودجه بندی تبلیغات عبارت است از تخصیص پول برای هزینه‌های تبلیغات به‌منظور رسیدن به اهداف بازاریابی و تبلیغات در یک بازهٔ زمانی مشخص.

در زمان تخصیص بودجه، جنبه‌های مختلفی از جمله کانال تبلیغاتی، هزینه‌های تولید و اهداف استراتژیک بازاریابی در نظر گرفته می‌شود.

بودجهٔ تبلیغات در موفقیت آن و فروش محصول یا خدمت تاثیر می‌گذارد. از طرفی هم بودجه بندی است که مشخص می‌کند با کمک چه نوع کمپینی و کدام کانال (و تعداد آن‌ها) به اهداف خود برسیم.

بدون اینکه برنامهٔ مشخصی برای هزینهٔ تبلیغات داشته باشید، ممکن است ۲ اتفاق بیفتد:

  • هزینهٔ بیش از حد برای تبلیغات و در نقطهٔ مقابل، آورده و سود کمتر؛
  • هزینهٔ کم و نرسیدن به اهداف.

در هر ۲ حالت، رشد کسب‌وکار و بازاریابی با خطر مواجه می‌شود؛ چراکه به آن چیزی که می‌خواهید، نمی‌رسید.

به‌طور کلی می‌توان گفت:

بودجهٔ تبلیغات، پولی است که نه‌تنها برای تبلیغات، بلکه برای انجام تحقیقات، تولید، نمایش و اطمینان از اجرای صحیح کمپین کنار می‌گذارید.

نمی‌توان یک بودجهٔ مشخص را از پیش تعیین کرد و به همهٔ کسب‌وکارها پیشنهاد داد؛ چراکه عوامل مختلفی در تخصیص بودجه دخیل‌اند.

بیایید این موارد را با هم در بخش بعدی بررسی کنیم.

جذب مشتری و افزایش فروش با تبلیغات در گوگل 🔥
جذب مشتری و افزایش فروش با تبلیغات در گوگل 🔥

گوگل بی‌شک معدن مشتری است که حضور در آن در جذب مشتری و افزایش فروش تاثیر چشمگیری دارد؛ با تبلیغات در گوگل، محصول خودتان را به کسی معرفی می‌کنید که یا قصد خرید دارد یا در مرحلهٔ تحقیق است! ما به‌عنوان پارتنر رسمی گوگل آماده‌ایم در اجرا و مدیریت کمپین‌ها در کنار شما باشیم.

دریافت مشاوره رایگان arrow-left

یک گام قبل از بودجه بندی: چه چیزهایی را در نظر بگیریم؟

قبل از اینکه آستین‌هایمان را برای بودجه بندی بالا بزنیم، باید برخی مسائل را حل کنیم:

  • اهداف بازاریابی؛
  • STP؛
  • نرخ بازگشت هزینۀ تبلیغات؛
  • چرخۀ عمر محصول؛
  • میزان رقابت؛
  • انواع محصول؛
  • نوع کانال و تعداد آن؛
  • تعداد دفعات نمایش تبلیغات.

تمام این موارد، در بودجهٔ شما تأثیر مستقیم می‌گذارند.

 

اهداف بازاریابی

لزوماً نباید بودجهٔ کلان را برای فروش بیشتر در نظر گرفت. بودجه باید در راستای اهداف بازاریابی تعیین شود تا آرام‌آرام پیش بروید.

مثلاً اگر هدف شما نفوذ به یک بازار پررقابت است، باید مبلغ بیشتری برای تبلیغات کنار بگذارید؛ چون باید آگاهی از برند را افزایش دهید و بیشتر در معرض دید باشید.

 

STP

STP مخفف سه عبارت Segmentation, Targeting, Positioning است؛ یعنی بخش‌بندی، هدف‌گیری و جایگاه‌یابی. تحلیل STP در زمان بودجه بندی، به شما کمک می‌کند بفهمید:

  • وضعیت بازار به چه شکلی است و شما چه جایگاهی دارید؟
  • چه کسی را می‌خواهید جذب کنید؟
  • کدام بخش بازار، مشتری شماست؟
  • برای رسیدن به این بخش از بازار، کدام کانال موثر است؟
  • به چه نوع تبلیغی علاقه دارند؟
  • چه چیزی مخاطبِ شما را به خرید محصول یا خدمت ترغیب می‌کند؟
مقاله پیشنهادی: مدل بازاریابی STP به زبان ساده (پیشنهاد جذاب کاتلر!)

نرخ بازگشت هزینهٔ تبلیغات

بسیار مهم است که بدانید در ازای هر ریالی که هزینه می‌کنید، چقدر بازگشت سرمایه خواهید داشت!

در حالت ایدئال، این رقم باید کمتر از میزان فروش باشد تا برآیند کلی مثبت باشد.

مثلاً وقتی در ماه ۵ میلیون تومان برای تبلیغات هزینه می‌کنید، اگر میزان فروش از طریق تبلیغات ۱۰ میلیون تومان باشد، نرخ بازگشت هزینهٔ تبلیغات هم مثبت خواهد بود.

اما اگر تبلیغات به فروش و آورده‌ای کمتر از هزینهٔ تبلیغات منجر شود، به این معناست که به هدفتان نرسیده‌اید و چیزی دستتان را نگرفته است. در بخش آخر، دربارهٔ این موضوع بیشتر صحبت می‌کنیم.

 

چرخهٔ عمر محصول

مسئلۀ مهم بعدی، اشراف کامل به چرخۀ عمر محصول است. در زمان‌های معرفی و رشد محصول، نیاز است تا مبلغ بیشتری را برای تبلیغ آن هزینه کنید.

وقتی محصولی تازه به بازار عرضه می‌کنید، تصور بر این است که عموم مردم اطلاعی از آن ندارند؛ پس باید با تبلیغات گسترده، آن را در معرض دید افراد بیشتری قرار دهید. از آن طرف، وقتی به بلوغ برسد، به تبلیغات کمتری هم نیاز دارد.

چرخهٔ عمر محصول مشخص می‌کند برای کدام هدف بیشتر خرج کنید: افزایش آگاهی از برند یا حفظ فروش فعلی؟

چرخه عمر محصول

سهم بازار و میزان رقابت در بازار

برای اینکه بتوان سهم بازار را افزایش داد، به محصول باکیفیت و ارزش پیشنهادی منحصربه‌افراد نیاز دارید و تبلیغات جذاب تا بتوانید توجه مخاطب را جلب کنید و با استقبال او مواجه شوید.

علاوه بر این، چقدر رقابت در بازارتان وجود دارد؟ پاسخ این سؤال را می‌دانید؟ قاعدتاً هرقدر رقابت شدیدتر باشد، یا اصطلاحاً اقیانوس قرمزتر باشد، باید مبلغ بیشتری هم برای تبلیغات کنار بگذارید.

خبرنامۀ یکتانت را از دست ندهید!
خبرنامۀ یکتانت را از دست ندهید!

هر هفته یک محتوای اختصاصی همراه با جدیدترین مقالات، اخبار و نکات آموزشی بازاریابی و تبلیغات را برای شما می‌فرستیم.

نوع محصول و کانال تبلیغاتی

نوع محصول هم در بودجه‌ای که قرار است تعیین کنید، اثرگذار است.

مثلاً اگر یخچال‌های صنعتی یا سایر تجهیزات صنعتی را می‌فروشید و جامعهٔ مخاطبانتان افراد کمتری هستند، نیازتان به تبلیغات هم کمتر خواهد بود؛ اما محصولاتی که عموم جامعه به آن‌ها نیاز دارند (مثل مبلمان یا مواد غذایی) و باید بیشتر دیده شوند، نیاز به تبلیغات بیشتر هم دارند.

به عبارتی، شما باید در کانال‌های بیشتری حضور داشته باشید تا به هدف خود برسید!

از طرفی هم مخاطب هدف است که مشخص می‌کند به کدام کانال نیاز دارید. هزینهٔ تبلیغات در هر کانال با دیگری متفاوت است؛ مثلاً تبلیغات تلویزیونی از تبلیغات آنلاین گران‌تر تمام می‌شود.

 

تعداد دفعات نمایش تبلیغ

مورد آخری که باید پیش از بودجه بندی تبلیغات به آن رسیدگی کنید، تعداد دفعاتی است که می‌خواهید تبلیغ نمایش داده شود.

برگردیم به مثال بخش قبل! قاعدتاً یخچال‌های صنعتی در مقایسه با تن‌ماهی در فرکانس کمتری تبلیغ خواهند شد؛ بنابراین، بودجۀ کمتری هم برای تبلیغات نیاز دارند.

به‌طور خلاصه، فارغ از اینکه سراغ کدام روش می‌روید، فرایند بودجه بندی مراحل زیر را طی می‌کند:

فرآیند بودجه بندی تبلیغات

حالا که با پیش‌نیازها آشنا شدید، بیایید استراتژی‌های بودجه بندی تبلیغات را به شما معرفی کنیم.

مقاله پیشنهادی: ۸ استراتژی قیمت گذاری برای انواع کسب‌وکارها

۵ روش رایج بودجه بندی تبلیغات

کل داستان بودجه بندی، مشخص‌کردن یک مبنا برای تخصیص پول کافی است. همین مسئله هم باعث می‌شود روش‌های بودجه بندی کسب‌وکارها با یکدیگر متفاوت باشد.

یکی رقیب خود را برای تخصیص بودجه در نظر می‌گیرد و یکی هم نوع فعالیت و کاری که می‌خواهد انجام دهد!

هر روشی هم به درد هر کسب‌وکاری نمی‌خورد و برخی فقط به کار بعضی اصناف خاص می‌آیند. ما با بررسی فیلترهای مختلف، در نهایت ۵ روش پرکاربرد را برایتان جدا کردیم که در این بخش بررسی کنیم.
برویم سراغ اولین روش که مبنای آن فروش مجموعه است.

روش های بودجه بندی تبلیغات

۱. بودجه بندی بر اساس درصدی از فروش

این روش که از قضا محبوب و رایج است، خیلی علمی نیست. اول اجازه دهید روش را بررسی کنیم تا بعد دلیل آن را بگوییم.

روال کار به این شکل است که درصدی از فروش مجموعه به تبلیغات اختصاص داده می‌شود.

مثلاً اگر شرکتی در ماه ۱۰ میلیون تومان فروش داشته باشد و قرار باشد ۱۰ درصد آن را به تبلیغات اختصاص دهد، باید مبلغ ۱ میلیون تومان را برای پروموت محصولات و برند خود کنار بگذارد.

در این روش، حجم فروش تعیین‌کنندۀ میزان بودجه‌ای است که برای تبلیغات در نظر خواهید گرفت؛ بنابراین هزینهٔ تبلیغات را می‌توان با فروش بیشتر جبران کرد.

مبنا می‌تواند فروش فعلی، میانگین فروش در چند سال اخیر، پیش‌بینی فروش در آینده یا فروش سال پیش باشد.

گفتیم این روش علمی و اصولی نیست؛ چراکه در نبود دستورالعمل دقیق، امکان مشخص‌کردن درصد دقیق هم مهیا نخواهد بود. از طرفی هم فرض بر این است که تبلیغات فقط در فروش تاثیر می‌گذارند که اشتباه است.

همچنین، بودجه بندی تبلیغات بر اساس درصدی از فروش، برای برنامه‌ریزی بلندمدت مناسب نیست. شما نمی‌دانید که به طور قطع در چند ماه آینده چه میزان فروش خواهید داشت که بتوانید تصمیم درستی بگیرید؛ یعنی می‌توان گفت این روش انعطاف‌پذیری بسیار کمی دارد.

از آن گذشته، شما نمی‌توانید پیش‌بینی کنید میزان رقابت در آینده چقدر تغییر می‌کند و این مسئله در این روش نادیده گرفته می‌شود.

مشکل دیگر این است که در این روش، فقط میزان فروش مبنا قرار داده می‌شود و پارامترهای دیگر مثل نیاز به تبلیغات و آگاهی از برند دیده نمی‌شوند. علاوه بر این، چرخۀ عمر محصول هم در این روش جایگاهی ندارد.

از طرفی هم در این روش فرض می‌شود شرایط بازار، رفتار مخاطب و میزان رقابت تغییر نمی‌کند! این مسئله آن‌چنان واقع‌بینانه نیست؛ چون عملکرد خوب گذشته، موفقیت و اثربخشی آن در حال را تضمین نمی‌کند.

مثلاً ممکن است رقابت امسال شدیدتر باشد و با تخصیص بودجهٔ کم، از قافله عقب بمانید.

بنابراین، بودجه بندی بر مبنای درصدی از فروش می‌تواند مناسب اغلب کسب‌وکارها باشد و روش ساده‌ای است؛ ولی ایراداتی هم دارد که باید حتماً به آن‌ها دقت کنید.

 

۲. بودجه بندی بر مبنای بودجهٔ رقبا

بیایید فرض کنیم همۀ کارهای رقیب شما درست است! از جمله بودجه بندی تبلیغات. با این فرض، مبنای تصمیم‌گیری برای بودجه هم می‌شود مبلغی که رقیبتان برای تبلیغات خرج می‌کند.

مثلاً اگر رقبای نزدیک شما، ۳ درصد از فروش را برای تبلیغات خرج می‌کنند، شما هم همین کار را انجام می‌دهید یا درصد بیشتری را در نظر می‌گیرید. در این روش، فرض بر این است که همیشه حق با رقبا یا رهبران بازار است.

یک نکتۀ بسیار مهم اینکه هر مجموعه‌ای در جهات مختلف مثل ویژگی‌های محصول، شرایط مالی، میزان فروش و شهرت با دیگر رقبا تفاوت دارد! به همین خاطر،پیروی کورکورانه از تمام اقدامات رقبا کار اشتباهی است!

اگر قصد دارید با این روش برای کمپین‌های تبلیغاتی خود بودجه تعیین کنید، استراتژی رقبا را استخراج کنید و آن را مطابق شرایط داخلی و خارجی کسب‌وکار خودتان تغییر دهید.

اما این روش هم محدودیت‌هایی دارد:

  • هنگام عرضۀ محصول جدید و تبلیغ آن به چالش خواهید خورد؛
  • تشخیص اینکه محصول رقیب نزدیک در چه مرحله‌ای از چرخهٔ عمر خود است، دشوار است؛
  • وجود تفاوت‌ها باعث می‌شود تقلید کامل از رقبا کار خطرناک و اشتباهی باشد؛
  • تبلیغات تنها عامل مؤثر در فروش در نظر گرفته می‌شود و به سایر پارامترها مثل شهرت و تصویر برند، رفتار و ذهنیت مخاطب و همچنین ویژگی‌های محصول توجه نمی‌شود؛
  • اگر رقیبی نداشته باشید، امکان استفاده از این روش وجود ندارد؛
  • وقتی تعداد رقبا زیاد باشد، انتخاب اینکه از کدام پیروی کنید، سخت و چالش‌انگیز خواهد بود؛
  • اگر رهبر بازار باشید، این روش به کارتان نخواهد آمد!

در کنار این موارد، چالش دیگری هم وجود دارد. دستیابی به اطلاعات درونی سازمان رقیب احتمالاً کاری سخت باشد؛ چراکه داده‌های مربوط به هزینه‌های انجام‌شده برای تبلیغات، چیزی نیست که در دسترس عموم قرار بگیرد.

با وجود همۀ این مصائب و مشکلات، بودجه‌بندی بر مبنای بودجۀ رقبا، روشی مرسوم برای تعیین هزینه‌های کمپین‌های تبلیغاتی است.

 

۳. بودجه بندی بر مبنای استطاعت مالی (مقرون‌به‌صرفه)

در بسیاری از موارد، سازمان‌ها و کسب‌وکارها بودجۀ محدودی در اختیار دارند. در چنین شرایطی، اولویت با انجام کارهای ضروری است و پس از آن، می‌توان به تخصیص بودجه برای تبلیغات پرداخت.

اگر پس از رسیدگی به باقی امور پولی در حساب باقی نماند، مجموعه باید بدون تبلیغات به کار خود ادامه دهد!

به بیانی دیگر، در این روش تبلیغات فقط در صورتی انجام می‌شود که امکان هزینه‌کردن وجود داشته باشد.

به‌طور کلی، فرض بر این است:

کسب‌وکاری که وضعیت مالی بهتری دارد، برای تبلیغات بیشتر خرج می‌کند و بالعکس!

این روش محدودیت‌هایی هم دارد که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

  • این روش به‌طور کامل نقش تبلیغات در بازار رقابتی را نادیده می‌گیرد؛
  • در بلندمدت، به برنامه‌ریزی نامطمئن منجر می‌شود؛ چون مشخص نیست آیا کسب‌وکار می‌تواند برای تبلیغات هزینه کند یا خیر؛
  • به‌غیر از وضعیت مالی شرکت، به سایر پارامترها مثل نیاز به تبلیغات برای ایجاد آگاهی، رقابت و پایگاه مشتری توجه نمی‌شود؛
  • از آنجایی که فرمول خاصی وجود ندارد، احتمال سوگیری و تصمیم‌گیری احساسی و دور از منطق بالا می‌رود؛

بزرگترین عیب این روش هم این است که فقط شما را راهنمایی می‌کند که بیشتر از توان خود برای تبلیغات هزینه نکنید!

با تمام این محدودیت‌ها، برخی کسب‌وکارها – مخصوصاً آن‌هایی که در اول مسیر هستند و پول کمی در بساط دارند – سراغ این روش می‌روند.

اغلب اوقات، ۲ دلیل پشت اتخاذ این استراتژی وجود دارد:

  • از تبلیغات انتظار بازدهی ندارند و اعتقاد دارند بیشتر از سایر هزینه‌ها، نمی‌توان برای تبلیغات در نظر گرفت؛
  • صاحبان کسب‌وکار معتقدند محصول آن‌قدر خوب است که به تبلیغات نیاز ندارد!

 

۴. بودجه بندی بر اساس اهداف و روش انجام کار

می‌توان با قاطعیت گفت که این روش علمی‌ترین و اصولی‌ترین روش برای بودجه بندی تبلیغات است!

در این روش، نیازها و شرایط خود مجموعه به‌عنوان عامل اصلی زیر نظر گرفته می‌شود. در این روش:

  • اهداف به‌طور دقیق مشخص می‌شوند؛
  •  راهکارهای رسیدن به اهداف به‌صورت دقیق مشخص می‌شود؛
  • هزینه‌های انجام راهکارهای مشخص‌شده برآورد می‌شوند.

به عبارتی، این روش بر اساس رابطۀ بین اهداف و راهکارهای رسیدن به آن‌ها است. بودجه بندی هم طی مراحل زیر انجام می‌شود:

  • تعیین اهداف تیم مارکتینگ؛
  • تعیین اهداف تبلیغات بر مبنای فروش، سود، میزان برند و وفاداری به برند؛
  • تعیین راهکارهای تبلیغات برای رسیدن به اهداف تعیین‌شده؛
  • محاسبۀ هزینۀ هر فعالیت تبلیغاتی برای زمان مشخص‌شده؛
  • جمع‌کردن تمام هزینه‌های پیش‌بینی‌شده و تخمین هزینهٔ کلی.

بیایید برای نمونه، ۲ مثال فرضی را با هم بررسی کنیم.

هدف خواسته‌ها تبلیغات موردنیاز بودجهٔ موردنیاز
افزایش آگاهی از برند مشتری‌یابی و ورود به بازار جدید تبلیغات بنری، تبلیغات ویدئویی، تبلیغات گسترده در اینستاگرام و تبلیغات تلویزیونی ۴۵ تا ۵۰ میلیون تومان
حفظ مشتری تکرار خرید و بیش‌فروشی تبلیغات پیامکی، تبلیغات ریتارگتینگ و تبلیغات پوش نوتیفیکیشن ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان

توجه: تمام اعداد فرضی و فقط برای آشنایی شما با نحوهٔ انجام کارند.

اجازه دهید موضوع را کمی ساده‌تر هم بیان کنیم:

  • تعیین اهداف

ابتدا اهداف خود را مشخص می‌کنید. برای مثال، من می‌خواهم فروش مجموعه طی ۳ ماه، ۱۰ درصد افزایش پیدا کند.

  • مشخص‌کردن فعالیت‌ها

برای رسیدن به این هدف، باید بدانید به چه نوع تبلیغاتی در کدام کانال‌ها نیاز دارید. برای رسیدن به هدف بالا، ممکن است به سراغ تبلیغات اینفلوئنسری در اینستاگرام، تبلیغات ریتارگتینگ محصول یکتانت یا سایر روش‌ها بروید.

  • تخمین هزینه‌ها

در آخر هم مشخص می‌کنید برای انجام هر فعالیت به چقدر پول نیاز دارید و تمام این موارد را با هم جمع می‌کنید.

 

۵. بودجه بندی بر مبنای نظر متخصصان و کارشناسان

در این روش، کسب‌وکارها از نظر متخصصان داخل و خارج از مجموعه، برای بودجه بندی تبلیغات کمک می‌گیرند. متخصصان بر اساس تجربهٔ خود، میزان بودجهٔ تبلیغات را مشخص می‌کنند. آن‌ها ممکن است برآورد خود را تنهایی یا مشترک با سایر کارشناسان ارائه کنند.

کارشناسان و متخصصان داخلی می‌توانند مدیرعامل، مدیر بازاریابی، مدیر فروش یا سایر اعضای باتجربه و کاربلد کسب‌وکار باشد.

در مقابل هم متخصصان و کارشناسان خارجی می‌توانند مشاوران بازاریابی، مشاوران کسب‌وکار، تامین‌کننده‌ها، توزیع‌کننده‌ها، آژانس‌های تبلیغاتی، فروشنده‌ها و سایر متخصصان مرتبط باشند.

بیایید مزایای این روش را با هم بررسی کنیم:

  • برآوردها دقیق‌تر هستند؛ چراکه نظرات چندین نفر در محاسبه دخیل است؛
  • وقتی برآورد توسط متخصصین داخلی انجام شود، عدد به‌‌دست‌آمده دقیق‌تر و واقعی‌تر است؛ چراکه این افراد از نقاط ضعف و قوت مجموعه آگاهی دارند؛
  • وقتی مجموعه در ابتدای فعالیت باشد، این روش تنها گزینۀ موجود است؛ چراکه هیچ تجربۀ قبلی‌ای در کار نیست؛
  • وقتی از نظر متخصصان خارجی استفاده می‌شود، می‌توانید مطمئن باشید که نظر آن‌ها به دور از هرگونه غرض‌ورزی است.

اما این روش معایبی هم دارد:

  • خیلی علمی نیست؛ چراکه در آن نظرات و نگرش شخصی افراد دخیل است؛
  • نمی‌توان یک فرد را مسئول اصلی تعیین بودجه در نظر گرفت؛ چون افراد مختلفی در برآورد بودجه نقش دارند؛
  • کارشناسان خارجی اشراف کاملی بر شرایط مجموعه ندارند؛ بنابراین ممکن است نظراتشان حاوی خطاهایی باشد؛
  • سوگیری، غرض‌ورزی و تعصب کارشناسان داخلی  را نمی‌توان نادیده گرفت؛
  • احتمال عدم‌اجماع و بدترشدن روابط داخلی در شرکت وجود دارد؛
  • تمام نظرات، چه درست و چه غلط، ارزش یکسانی دارند.
کار ما با روش‌های بودجه بندی تبلیغات تمام شد! آیا سؤالی در این زمینه دارید؟ فکر می‌کنید کدام روش برای کسب‌وکارتان مناسب است؟ تجربه‌ای در این زمینه دارید؟ روی این آیکون کلیک کنید:
0
با ما به گفت‌وگو بنشینید!x

در بخش آخر، بیایید ببینیم چگونه می‌توانید زمانی که هدفتان فروش است، هزینهٔ تبلیغات و عملکرد خود را بسنجید:

دوره جدید و رایگان آموزش ساخت ویدیو تبلیغاتی حرفه‌ای
دوره جدید و رایگان آموزش ساخت ویدیو تبلیغاتی حرفه‌ای

در این دوره ۲ ساعته، یاد می‌گیرید که چطور با نوشتن سناریو عالی و توجه به نکات حرفه‌ای در ساخت ویدیو، یک ویدیو تبلیغاتی خوب و موثر بسازید.

ثبت‌نام arrow-left

آیا بودجهٔ مناسب برای تبلیغات کنار گذاشته‌ایم؟

اینکه پول کافی برای تبلیغات کنار گذاشتیم یا درست هزینه کرده‌ایم، به عملکرد کمپین برمی‌گردد. اینجاست که ردپای شاخص‌های کلیدی عملکرد و اهدافی که از قبل تعیین می‌کنید، دیده می‌شود.

مثلاً یکی از معیارهای مهم فروش منتسب به تبلیغات است؛ یعنی تبلیغات شما چقدر به فروش منجر شده است.

اما چگونه می‌توانید در این شرایط، هزینهٔ تبلیغات و عملکرد خود را بسنجید؟ با کمک نرخ بازگشت هزینهٔ تبلیغات (ROAS).

این نرخ یکی روش‌های ساده و رایج ارزیابی عملکرد کمپین تبلیغاتی است. به زبان ساده:

از طریق تبلیغات، چقدر درآمد کسب کرده‌اید.

برای محاسبهٔ آن هم باید از فرمول زیر استفاده کنید:

فرمول نرخ بازگشت هزینه تبلیغات

مثلاً فرض کنید برای تبلیغات اینفلوئنسری، ۱۰۰ میلیون هزینه کرده‌اید. در مقابل، فروش شما از طریق این تبلیغات، ۳۰۰ میلیون بوده است. در این حالت، نرخ بازگشت هزینهٔ تبلیغات شما، ۳ است.

هرقدر این عدد بالاتر باشد، می‌توان گفت عملکرد بهتری داشته‌اید؛ ولی اگر هدف شما فروش نباشد (مثلاً افزایش آگاهی از برند)، این معیار برای ارزیابی عملکرد خوب نیست.

مقاله پیشنهادی: هزینه کسب مشتری چیست؟

بودجه بندی درست = کاهش هزینه‌های اضافی

مدیریت هزینه‌ها و بودجه بندی تبلیغات یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید برای رشد و بقای کسب‌وکارتان انجام دهید.

در این مقاله با یکدیگر یاد گرفتیم چگونه بودجه تبلیغاتی تعیین کنیم و هر روش چه مزایا و معایبی دارد. برخی روش‌ها هم پایه و اساس علمی ندارند و فقط بر اساس وضعیت مالی کسب‌وکار است؛ مثلاً روش بودجه بندی بر مبنای استطاعت مالی.

ولی یک موضوع اهمیت زیاد دارد: بدون برنامه‌ریزی و تخصیص بودجه، نمی‌توانید از هزینه‌های اضافی جلوگیری کنید یا آن‌قدر کم خرج می‌کنید که به هدف خود نمی‌رسید.

اینکه چه تصمیمی می‌گیرید و از چه روشی استفاده می‌کنید، به شما و شرایط کسب‌وکارتان برمی‌گردد.

اگر سؤالی در این زمینه دارید، در قسمت نظرات برایمان بنویسید.

 

منابع:

Your Article Library | PenPoin | Investopedia | Demandbase | Corporate Finance Institute | WallStreetMojo

 

5/5 - (1 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sam
Sam
11 ماه قبل

Good

رضا سپه‌وندی
رضا سپه‌وندی
مدیر
پاسخ به  Sam
11 ماه قبل

خوشحالیم اینو می‌شنویم ?

محمود
محمود
4 ماه قبل

مقاله بسیار سودمندی بود

رضا سپه‌وندی
رضا سپه‌وندی
مدیر
پاسخ به  محمود
4 ماه قبل

خوشحالیم اینو می‌شنویم 🙂
ممنون که به ما فیدبک می‌دین.

ریتارگتینگ، فرصت دوباره برای برگرداندن مشتری!